بیژن مفید (نمایشنامه نویس، فیلمنامه نویس، مترجم،کارگردان، ودوبلور) فرزند غلامحسین مفید و قدسیه فریور و برادر بهمن مفید، اردوان مفید، هومن مفید و هنگامه مفید است. پدر مفید بازیگر شخصیت های شاهنامه‌ و نوازنده تار بود؛ به همین دلیل مفید از همان کودکی با شعر، دستگاه‌های موسیقی و نمایش‌های سنتی ایرانی مانوس شد. 

او در سنین کودکی، نواختن ویولن را پیش استاد (ظهیرالدینی) آموخت. مفید در کنار تحصیل،  برای یادگیری حرفه بازیگری در هنرستان هنرپیشگی به مدیریت (دکتر مهدی نامدار) حرفه بازیگری را نزد استادانی چون (عطاءالله زاهد و علی‌اصغر گرمسیری) را تعلیم دید. (فهیمه راستکار، هوشنگ لطیف‌پور، علی نصیریان، جعفر والی، پرویز بهرام، رضا بدیعی و جمشید لایق) از هم دوره ای های بیژن مفید بودند. بهمن مفید فعالیت در دوبله و گویندگی را از سال ۱۳۳۸به دعوت (پرویز بهرام و هوشنگ لطیف پور) آغاز کرد و همینطور شروع کار او نیز با فیلم های دوبله شده توسط هوشنگ لطیف پور بود. او در نمایشنامه های برنامه ی دوم رادیو ایران هم گویندگی در رادیو را نیز تجربه کرد و همچنین گوینده ی متن: ستارخان  بود. از بهمن مفید نُه نمایش‌نامه منتشر شده و بعضی از نوشته‌های او تبدیل به تئاتر شده اند. همچنین بیش از ۱۵۰ نمایش‌نامه رادیویی و تلویزیونی توسط او ترجمه و کارگردانی شده‌است. نمایشنامه (شهر قصه) مطرح ترین و مشهورترین اثر بیژن مفید است. مفید با چند گروه‌ نمایش همکاری داشت.  تفکر و ایده‌های کنجکاوانه ی او برای زبان نمایش منتج به تشکیل (آتلیه تئاتر) در سال ۱۳۴۵ و کارگاه نمایش در سال ۱۳۴۷ شد. او بین سال‌های ۱۳۴۲ تا ۱۳۴۷ نزدیک به ۱۵۰ نمایش‌نامه از آثار کلاسیک جهان برای برنامه دوم رادیو تهران و تعدادی قصه برای کودکان، مؤسسه انتشارات فرانکلین و ترجمه چند فیلم‌نامه فیلم‌های آمریکایی و انگلیسی برای دوبلاژ را ترجمه و کارگردانی کرد. بعد از پاشیده شدن گروه هنری و منحل شدن آتلیه تئاتر در سال ۱۳۴۹ مفید به همکاری با کارگاه نمایش و بازی در نمایش (ناگهان) و نمایش‌نامه‌خوانی (ترس و نکبت رایش سوم اثر برتولت برشت) پرداخت. او در سال ۱۳۵۱ با کمک تعدادی از بازیگران کارگاه نمایش نظیر (پرویز پورحسینی، محمدباقر غفاری و رضا رویگری به تمرین تئاتر (جان نثار) پرداخت. اما با جلوگیری حکومت این تئاتر بین سال‌های ۱۳۵۱ تا ۱۳۵۴فقط برای اعضای کارگاه نمایش و به شکل رپرتوار بر روی صحنه رفت. او در این تئاتر از نمایش روحوضی و بحرطویل خوانی، و استفاده از داستانی جسورانه، به نقد شوخی با قدرت در نظام‌های خودرای پرداخت. مفید از سال ۱۳۵۰به مدت ده سال همکاری اش را با مرکز نمایش (کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان) در جایگاه (نمایشنامه‌نویس کودکان ) ایران آغاز کرد. او در این فاصله نمایشنامه‌های (ترب)، (کوتی و موتی)، (شاپرک خانوم) و (بزک نمیر، بهار میاد) را نگارش کرد و به روی صحنه برد. هر کدام از این نمایش‌ها بیشتر از دو سال در مراکز مختلف کانون بر صحنه بودند.

مفید در نمایش (سهراب، اسب، سنجاقک) که در سال ۱۳۵۶ در ۶ شب در کارگاه نمایش اجرا ‌شد به چگونگی شباهت‌های الگوی پسرکُشی در داستان رستم و سهراب در فرهنگ ایرانی و کشورهای دیگر پرداخت. بعد از انقلاب ۱۳۵۷ ایران در سال ۱۳۵۹مفید سرپرست (مؤسسه چهل طوطی) شد. فعالیت این مؤسسه در ارتباط با ضبط و تکثیر نوار صوتی نمایش‌های سابق او و اجرای تعدادی تئاتر دیگر از نظیر (آخرین پرواز)، (شازده کوچولو) و (خاموشی دریا) بود. مفید در اوایل دهه ۱۳۶۰ از ایران به قصد سفر به فرانسه خارج شد. اما دولت فرانسه به او ویزا نداد. او همچنین برای ملاقات با برادر خود به لس‌آنجلس مهاجرت کرد و در آمریکا به فعالیت تئاتری خود را ادامه داد. ابتدا (شهرقصه) و (جان نثار) را مجددا به روی صحنه برد و پس از آن (سهراب، اسب، سنجاقک) را به زبان انگلیسی ترجمه کرد و این نمایش را با گروه آمریکایی Dragon fly) ) اجرا کرد. به علت بیماری طولانی مدت مفید، اجرای نمایش های (ماه و پلنگ) در شهرهای دیگر آمریکا منهای لس‌آنجلس ممکن نشد. 

مفید مدت ها دچار بیماری کبد و تجمع خون در ریه بود. او چند بار تحت عمل جراحی قرار گرفت و تنها ساعتی پس از آخرین عمل جراحی، در بیست و یکم آبان ماه سال ۱۳۶۳ از دنیا رفت.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *